ولایت فقیه دارای مبنای بسیار محکمی است این موضوع از واضحات فقه اسلام است.باید توجه داشت که اگر کسانی این موضوع را مطرح نکردند ویا با سردی با ان برخورد کردند بدین خاطر بوده که فکر میکردند چیزی که شدنی نیست چرا مطرح کنند و الا وقتی نگاهی به منابع فقهی انداخته شود میبیند که جزئ مسلمات فقه شیعه است
.چند نمونه از اقوال فقهای سلف شیعه ذکر میکنیم .شیخ مفید درالمقنعه ص 165میگوید:بر فقیهان اهل حق عادل صاحب رای و عقل وفضل است که ولایت انچه برعهده سلطان عادل است برعهده بگیرد.1
شیخ طوسی در النهایه جلد دوم ص17میگوید:صدور حکم میان مردم اقامه حدود و قضاوت ...جایز نیست مگر از سوی کسی که از طرف سلطان حق اجازه داشته باشدوچنین کارهایی که در زمانی که خودشان حضور ندارند بدون تردید به فقهای شیعه فقهای شیعه واگذار شده است.
سید محمد جواد عاملی صاحب مفتاح الکرامه جلد 18 ص50 میگوید :فقیه نایب مسلمین و سر پرست انها ست دوبدرستی که او برانچه مصالح عمومی جامعه است ولایت دارد.
ملا احمد نراقی در کتاب عوائد عائده التحدیدولایه الحاکم ص188میگوید:هرانچه که پیامبرص و امام ع بر ان ولایت و اختیار دارندفقیه نیز همان ولایت و اختیار را دارد مگر در جایی که دلیلی بر خلاف ان وجود داشته باشد.
محقق کرکی در مجمع الفائده جلد 4 صفخه358میگوید فقهای امامیه اتفاق کرده اند بر اینکه فقیه عادل شیعه که جامع شرایط فتوا باشدنایب امامان هدایت است در تمام انچه که قابلیت نیابت را داشته باشد.
شهید اول در کتاب ذکری صفحه 157میگوید در صورت حضور حاکم شرع لازم است اجازه ایشان کسب شود چرا که بر همه مناصب شرعی ولایت دارد.
